متن های بسیار زیبا و فلسفی در مورد گرگ
متن های بسیار زیبا و فلسفی در مورد گرگ
زوزه ی گرگــــ از تنهــاییستــــــ
ولی گرگــــ هــا دستــه جمعــــی زوزه میکشنــــد ..
در دنیــــای گرگــــ ها اعتمـــاد مســاوی ستــــ با مرگـــــ ..
بــا همه بــــاش امـــا تنهـــــــــا ..
متن های زیبا و فلسفی در مورد گرگ
من ترسم از گرگ ها نیست ، میدانم کارشان دریدن است ، اما با ماهیت روباه ها چه کنم وقتی مدام لباس عوض می کنند ؟ !
متن های زیبا و فلسفی در مورد گرگ
گرگها این روزها دیگر شکار نمیروند، بلکه دل به نی چوپان سپرده اند و گریه میکنند با گرگها گشتيم، با ببرها خورديم، با شيرها نعره كشيديم و شب باكفتارها دربيابان خوابيديم؛ ولي افسوس كه عاقبت، خود، شكار خرگوشها شديم!!!
متن های زیبا و فلسفی در مورد گرگ
گرگــ ها را دوستـــــ دارم ،
مرگــــ را می پذیرند ،
امـــا ..
تن به قلاده نمیدهند ..
متن های زیبا و فلسفی در مورد گرگ
شیرها ادعا میکنند سلطان جنگلند!
ببر را قوی ترین حیوان دنیا میدانند!
اما خنده ام میگیرد وقتی میبینم به دستور یک انســـان در سیرک بالا و پایین میپرند!
ولی گرگ رام نمیشد!
برای کسی عوض نمیشود و …
همه میدانند بازی کردن با گرگ حکمش مرگ است
متن های زیبا و فلسفی در مورد گرگ
بگذار کفتارها برای خود حکمرانی خیالی کنند!!
نمیدانند سکوت گرگ اغاز یک فاجعه است…
متن های زیبا و فلسفی در مورد گرگ
گرگ با همنوعانش شکار میکند !
خو میگیرد ، زندگی میکند !
ولی چنان به آنان بی اعتماد است
که شب هنگام خواب
با یک چشم باز میخوابد !!!
شاید گرگ معنی رفاقت را خوب درک کرده است…..!!!
Comments
Post a Comment